یکی از آثار مهم تقوا غلبه بر مشکلات و دشواریهای زندگی است.
خدا در قرآن می فرماید: هر کس که تقوا را پیشه خود سازد، خدا (در حل مشکلات) راه خروجی برایش قرار می دهد و از آن راه که گمان نمی برد به وی روزی می رساند1.
باز می فرماید: هر کس که تقوا را پیشه سازد خدا کارهایش را آسان می گرداند2.
امیرالمومنین علیه السلام فرمود: هرکس که تقوا را پیشه سازد شداید و سختیها از او دور می شود، بعد از اینکه نزدیک شده است. تلخی ها برایش شیرین می گردد، اموج مشکلات متراکم، در برابرش شکافته و پراکنده می شود و امور دشوار و دردناک برایش آسان می گردد3.
از این قبیل آیات و احادیث استفاده می شود که تقوا در حل مشکلات و غلبه بر دشواری ها به انسان کمک می کند. اکنون باید دید تقوا در این موارد چه تاثیری می تواند داشته باشد.
مشکلات و سختیهای زندگی را بطور کلی به دو دسته می توان تقسیم کرد:
نوع اول مشکلاتی که حل آنها در اختیار نیست، مانند نقص عضو، ابتلا به بیماری های غیرقابل علاج و خطر های غیر قابل پیشگیری و امثال اینها که جلوگیری و رفع آنها از امکان ما خارج است.
نوع دوم مشکلات و دشواری هایی که تصمیم و اراده ما در حل آنها و حتی در پیشگیری آنها می تواند موثر باشد. مانند غالب گرفتاری های روحی و جسمی و خانوادگی و اجتماعی و شغل و غیره.
البته تقوا در حل هر یک از این دو مشکل می تواند نقش مهمی را ایفا کند. اما در بخش اول ، گرچه جلوگیری از آن مشکل و بر طرف ساختن آن برای ما عملاً غیر ممکن می باشد، لیکن چگونگی برخورد با آن گرفتاری ها در اختیار ماست. انسان با تقوا و خودنگهدار که به نفس خویش کاملاً تسلط دارد و جهان و مشکات جهان را گذراو زندگی آخرت را اصیل و باقی می داند و بر نیروی لایزال الهی تکیه دارد، حوادث و مشکلات دنیا را کوچک و موقت می شمارد و جزع و فزع نمی کند، بلکه در برابر خواسته های الهی تسلیم محض خواهد بود. انسان باتقوا، با خدا و جهان آخرت مانوس و دلگرم است. حوادث و مشکلات و معصیبتها ذاتاً دردآور نیستند بلکه اضطراب و عدم تحمل نفس است که اسباب ناراحتی انسان را فراهم می سازد، و تقوا در این باره به انسان کمک می کند.
اما نوع دوم ، اکثر گرفتاری ها و شدایدی که زندگی را بر انسان تلخ می کنند معلول صفات زشت و هوی ها و هوس های نفسانی و غلبه تمایلات شیطانی می باشند. اغلب گرفتاری های خانواداگی را زن یا شوهر یا هر دو، در اثر عدم تسلط بر خواسته های نفسانی بوجود می آورند، و خود در آتشی که بدست خودشان افروخته اند می سوزند و جزع و فزع می کنند. سایر مشکلات نیز همین طور است.
اخلاق فاسد مانند حسد، کینه توزی، انتقام جویی، طمع، شهوت، خشم، بلند پروازی، تکبر و امثال اینها هستند که برای انسان گرفتاری و مشکل و غم و غصه بوجود می آورند و زندگی شیرین را تلخ می سازند. این چنین شخصی چنان اسیر خواسته های نفسانی است که از شناخت درد و دوای خویش هم عاجز می باشد. بهترین و مؤثرترین چیزی که می تواند از وقوع این حوادث جلوگیری کند همانا تقوا و کنترل نفس و خود نگهداری است . برای شخص متقی این قبیل حوادث دردناک اصلاً بوجود نمی آید، او با دلی آرام و قلبی نورانی به حیات خویش ادامه می دهد و برای آخرت توشه بر می دارد.
حب دنیا سرچشمه تمام گرفتاری ها است ولی شخص با تقوا به دنیا و مافیها دلباخته نیست تا از فقدان آنها رنج ببرد.
امیر المومنین فرمود: از حب دنیا بپرهیز که اصل هر گناه و معدن هر بلائی است 4.
1. طلاق / 2 .
2. طلاق / 4 .
3. نهج البلاغه ، خطبه 198.
4. غررالحکم ، ص 230.