.. :: 293 :: ..

طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست

.. :: 293 :: ..

طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست

صفات اولیای الهی

عَنْ اَنسِ ابْنِ مالِک قال: قالُوا: یا رَسُولَ اللهِ، مَنْ اَوْلیاءُ الله الّذینَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ؟ فَقالَ: اَلَّذینَ نَظَرُوا اِلى باطِنِ الدُّنْیا حینَ نَظَرَ النّاسُ اِلى ظاهِرِها، فَاهْتَمُّوا بِآجِلِها حینَ اِهْتَمَّ الناسُ بعاجِلها، فَاَماتُوا مِنْها ما خَشَوْا اَنْ یُمیتَهُمْ، وَ تَرَکُوا مِنْها ما عَلِمُوا اَنْ سَیَتْرُکَهُمْ فَما عَرَضَ لَهُمْ مِنْها عارِضٌ اِلاّ رَفَضُوهُ، وَ لا خادَعَهُم مِنْ رِفْعَتِها خادِعٌ اِلاّ وَضَعُوهُ، خُلِقَتِ الدُّنْیا عِنْدَهُمْ فَما یُجَدِّدُونَها، وَ خَرِبَتْ بَیْنَهُم فَما یَعْمُرُونَها، وَ ماتَتْ فى صُدُورِهِمْ فَما یُحِبُّونَها، بَلْ یَهْدِمُونَها فَیَبْنُونَ بِها آخِرَتَهُمْ، وَ یَبیعُونَها فَیَشْتَرُونَ بِها ما یَبْقى لَهُمْ، نَظَرُوا اِلى اَهْلِها صَرْعى قَدْ حَلَّتْ بِهِمُ الْمُثلاتُ، فَما یَرَوْنَ اَماناً دُونَ ما یَرْجُونَ، وَ لا خَوْفاً دُونَ ما یَحْذَرُونَ1.

 

ترجمه:

انس بن مالک روایت کرده که به پیامبر(ص) گفتند: اى رسول خدا!: دوستان خدا که نه ترسى دارند و نه غمگین مى شوند، کیانند؟

فرمود: اینان کسانى هستند که وقتى به ظاهر دنیا مى نگرند (و بدان توجه دارند)، باطن آن را مى بینند، از این رو، به هنگامى که مردم براى دو روزه دنیا مى کوشند، تلاش آنان براى آخرت و آینده است. پس علاقه به دنیا را مى میرانند براى اینکه مى ترسند دنیا جان قدسى و ملکوتى آنان را تباه کند و بمیراند، به جاى آن که دنیا آنان را بشکند، آنان دنیا را خرد مى سازند و مى شکنند. دنیا را رها مى کنند چون مى دانند به زودى دنیا ترکشان مى کند. تمام زرق و برق هاى دنیا را رد مى کنند و اسیر آن نمى شوند. فراز و نشیب هاى دنیا، آنان را نمى فریبد، بلکه آن بلندى ها را به پایین مى کشند.

در نظر آنان، دنیا کهنه و ویران شده و لذا به نوسازى و آبادانى آن نمى پردازند. عشق به دنیا در سینه هایشان مرده است. لذا آن را دوست ندارند بلکه آنان دنیا را ویران مى کنند، آن گاه بر این ویـرانه ها، خانه ابدى را مى سازند. دنیاى گذرا را مى فروشند و جهان باقى و پایدار را مى خرند. وقتى به دنیاپرستان مى نگرند گویا مى بینند که اینان به روى خاک افتاده اند و به عذاب الهى گرفتار آمده اند. هیچ امنیت و امانى در این دنیا نمى بینند و فقط به خدا و سراى آخرت دل بسته اند و فقط از عذاب و خشم الهى مى ترسند.

 

شرح:

فرق خوف و غم:  معمولا مى گویند خوف نسبت به آینده و غم نسبت به گذشته است.

سؤال بسیار مهمى در این حدیث آمده که باید درباره آن تأمل کرد.

پرسیدند: اولیاى الهى که از آینده نمى ترسند و غم گذشته را هم نمى خورند، کیانند؟

حضرت آنها را معرفى کرده و مى فرمایند: دوستان خدا نشانه هایى دارند که یکى از نشانه هاى مردان خدا، در برابر دنیا پرستان، باطن نگرى است. قرآن مى فرماید که دنیا پرستان :

یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیوةِ الدُّنْیا وَهُمْ عن الاْخِرَةِ هُمْ غافِلُون2  آخرت (و پایان کار) غافلند.

اینان اگر چیزى بخشیدند، با حساب ریاضى مى سنجند که بله، ضرر کردیم، از سرمایه ما کم شد; 3درون بینان، به گونه اى دیگر مى اندیشند. قرآن، مى فرماید:

مَثَلُ الَّذینَ یُنْفِقُونَ اَمْوالَهُمْ فِى سَبیلِ اللهِ کَمَثَلِ حَبَّة اَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فى کُلِّ سُنْبُلَة مِائَةُ حَبَّة وَ اللهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ وَاللهُ واسِعٌ عَلیم4  کسانى که اموال خود را در راه خدا انفاق مى کنند، همانند بذرى هستند که هفت خوشه برویاند; که در هر خوشه، یک صد دانه باشد و خداوند آن را براى هرکس بخواهد (و شایستگى داشته باشد) دو یا چند برابر مى کند و خدا (از نظر قدرت و رحمت) وسیع، و (به همه چیز) داناست.

اهل ظاهر مى گویند: اگر ربا بخوریم سرمایه مان زیاد مى شود، اما باطن نگران مى گویند: نه تنها زیاد نمى شود، بلکه کم هم مى شود، قرآن تعبیر جالبى دارد و مى فرماید:

یَمْحَقُ اللهُ الرِّبوا وَ یُرْبِى الصَّدَقاتِ وَ اللهُ لا یُحِبُّ کُلَّ کَفّار اَثیم5 خداوند ربا را نابود می کند و صدقات را افزایش مى دهد و خداوند، هیچ انسان ناسپاس و گنهکارى را دوست نمى دارد.

وقتى انسان به دقت مى نگرد، در مى یابد جامعه اى که در آن ربا باشد سرانجام به فقر و فلاکت و ناامنى دچار مى شود، اما در مقابل جامعه اى که در آن تعاون و انفاق باشد، جامعه اى موفق و سربلند است.

قبل از انقلاب، در ایام حج روزنامه ها پر مى شد از این که چرا براى انجام حج این همه ارز از مملکت را بیرون مى برید؟ چرا به عرب ها مى دهید؟ اما چون آنان به ظاهر مى نگریستند درک نمى کردند که در مقابل این چند هزار دلارى که خرج مى شود چه سرمایه معنوى بزرگى را حاجى با خود وارد کشور مى کند. این حج، عظمت اسلام است و وحدت و عزت مسلمانان را به همراه دارد. چه قلب هایى که با رفتن به آن جا، پاک مى شوند و صفا مى یابند.

مى بینید مردم براى زندگى دو روزه دنیایى خود چه زحماتى مى کشند; رنج هایى که معلوم نیست بتوانند از آن بهره ببرند، به عنوان نمونه فردى در تهران خانه اى ساخته بود که فقط یک سال و نیم در آن نقاشى مى کردند، اما آن بیچاره بهره اى از خانه نبرد و بعد هم چهلمش را در آن گرفتند. براى دنیایى که مى خواهد چهار روز در آن زندگى کند این همه دوندگى مى کند، ولى براى زندگانى اخروى، زحمتى نمى کشد و اصلا به فکر آن نیست.

این حدیث، مجموعه اى است از صفات اولیاء الهى که اگر بخواهید آن را جمع بندى کنید در سه بند خلاصه مى شود:

 

1.     اولیاى الهى، دنیا را خوب مى شناسند و مى دانند که سرایى موقت و ناپایدار است.

2.     هرگز اسیر رنگ هاى آن نمى شوند و فریب زرق و برق آن را نمى خورند، چون آنان شناخت کافى از دنیا دارند (البته بند دوم، زاییده همان بند اوّل است.)

3.     از دنیا استفاده لازم را مى برند، بر ویرانه هاى این دنیاى فانى، سراى باقى را مى سازند; و دنیا را مى فروشند و آخرت را مى خرند.

 

مى بینیم خداوند، کسانى را به مقام هاى بسیار بلندى رسانده است. این مقام ها را از کجا به دست آورده اند؟ وقتى دقت مى کنیم در مى یابیم که از عمر خویش، بهره صحیح و خوبى مى برند و از این خاک، به افلاک پرواز مى کنند و از فرش به عرش مى رسند، حضرت امیرمؤمنان على بن ابی طالب(ع) در روز خندق ضربه اى زد که از عبادت جن و انس تا دامنه قیامت، برتر است: ضَرْبَةُ عَلِىٍّ فى یَوْمِ الْخَنْدَقِ اَفْضَلُ مِنْ عبادَةِ الثَّقَلَیْنِ ، چرا که در آن روز تمام ایمان در مقابل تمام کفر قرار گرفته بود. در بحار مى خوانیم:  بَرَزَ الاْیمانُ کُلُّهُ اِلَى الشِّرْکِ کُلِّه 6تعجب نیست که ضربه على(ع) برتر از عبادت جن و انس است.

اگر خوب به این مسائل بیاندیشیم خواهید دید که گاهى در یک نیم روز مى توان فتح الفتوح و کارى کارستان چون شهیدان کربلا انجام داد; آن وقت قدر سرمایه گرانبهاى عمر را مى دانیم و همچون اولیاى الهى (که در قرآن هم از آنان بحث شده است) دنیا را هدف قرار نمى دهیم.

 

1.  بحارالانوار، ج 74، ص 181.

2. آیه 7، سوره روم.

3. در حدیثى از پیامبر گرامى اسلام(ص)، مى خوانیم: «اَغْفَلُ النّاسِ مَنْ لَمْ یَتَّعِظْ بِتَغَیُّرِ الدُّنْیا مِنْ حال اِلى; غافلترین مردم کسى است که از دگرگون شدن دنیا اندرز نگیرد.» و از ورق گردانى لیل و نهار اندیشه نکند. (تفسیر نمونه، ج 13، ص 13)

4. آیه 261، سوره بقره.

5. آیه 276، سوره بقره.

6. بحارالانوار، ج 17، ص 215.

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد