این مطلب قبلاً به اثبات رسیده است که اخلاق زشت، مانند: حسد، کینه، انتقام جویی، عیب جویی، خشم، تعصب، طمع، خودبینی، تکبر، ترس، بی ارادگی، وسوسه، و امثال اینها، بیماری های نفسانی هستند. نفوس این افراد نه به مجاز بلکه حقیقتاً بیمار است.
این مطلب نیز در علوم به اثبات رسیده که بین نفس و تن آدمی نه تنها ارتباط و اتصال محکمی برقرار است بلکه متحد می باشند و به واسطه همین ارتباط و اتصال، در یکدیگر تاثیر و تاثر دارند. بیماری های جسمانی، نفس را ناراحت و پریشان می سازند و برعکس بیمارهای نفسانی در جسم و اعصاب انسان تاثیر کامل می گذارند. بسیاری از بیماریهای روانی و ضعـف اعصابهــا در اخلاق زشت بــوجود می آید. حتی منشأ بعضی از امراض جسمانی مانند زخم و تورم معده و روده، سوء هاضمه و ترش کردن غذا، سردرد و دل درد، نیز ممکن است معلول پاره ای از اخلاق زشت مانند حسد، کینه توزی، طمع، خود خواهی و بلند پروازی باشد. کاملاً مشهود است که اعتیادات مضر و افراط در شهوترانی چه امراض خطرناکی را به وجود می آورند و چنانچه قبلاً گذشت تنها داروی شفا بخش امراض نفسانی تقوا است. بنابراین می توان گفت که تقوا در درمان بیماری های جسمانی و روانی انسان و بهداشت و سلامت او تاثیر بسزایی دارد.
حضرت علی علیه السلام درباره تقوا می فرماید : تقوا درمان بیماری های اجسام شما و اصلاح کننده فساد قلوب شما و پاک کننده آلودگی های نفوس شما است.
نهج البلاغه ، خطبه 198
گزیده کتاب ارزشمند خودسازی ، تزکیه و تهذیب نفس
حضرت آیت آلله ابراهیم امینی
ممکن است کسی چنین خیال کند که تقوا سلب آزادی می کند، قید و بند محدودیت بوجود می آورد و زندگی را سخت و دشوار می سازد، لیکن اسلام این عقیده را مردود می شمارد بلکه بر عکس، تقوا را سبب آزادی و آسایش و عزت و بزرگواری می داند و انسان بی تقوا را اسیر و برده می شمارد.
1. امیرالمومنین علیه السلام فرمود: تقوا کلید هدایت و استقامت و توشه آخرت می باشد. تقوا سبب آزادی از بندگیها و وسیله نجات از هلاکتها است1.
2. حضرت علی علیه السلام فرمود: شرافتی بالاتر از اسلام نیست و عزتی عزیزتر از تقوا و پناهگاهی بهتر از ورع وجود ندارد2.
3. امیرالمومنین علیه السلام فرمود: هر کس که به تقوا توسل جوید، شداید و دشواریها بعد از نزدیک شدن، از وی دور گردند، امور تلخ برایش شیرین شوند، امواج متراکم گرفتاریها، از اطرافش پراکنده گردند و دشواریها برایش سهل گردد3.
در این احادیث، تقوا کلید حل مشکلات و سبب عزت و آزادی انسان و نجات از گرفتاریها و دشواریها و تلخیهای زندگی و بهترین پناه گاه معرفی شده است.
پس تقوا برای انسان محدودیت و سلب آزادی بوجود نمی آورد بلکـه شخصیـت انسانـی او را احیــا می کند و از اسارت شهوت ها، غضب ها، انتقام جویی ها، خود پرستی ها، هوی پرستی ها، جاه و مقام پرستی ها، شکم پرستیها و شهرت پرستیها آزد می سازد. شخصیت انسانی و عقلش را تقویت می کند تا بر غرائز و نیروهای طغیانگر نفس فاقد آید، آنها را تعدیل کند و بر طبق مصالح واقعی هدایت و رهبری نماید و از افراط و تفریط کاریهای آنها جلوگیری به عمل آرد.
قرآن افرادی را که مطیع هوای نفس باشند، در تامین خواسته های نفسانی تلاش کنند و برای نیل به تمایلات خویش محدودیتی قائل نباشد، بت پریت و هوی نفس می داند.
در قرآن می فرماید: آیا می بینی کسی را که خدایش را هوای نفس خودش قرار داده و با این که علم دارد، خدا او را گمراه نموده و بر گوش و دل او مهر نهاده و بر چشمش پرده ظلمات کشیده است. پس چه کسی بعد از خدا او را هدایت می کند؟ آیا پند نمی گیرند؟ 4
آری شخصی که در برابر هوسها و خواسته های نفسانی تسلیم محض باشد، و برای نیل بدانها از هیچ زشتی پروا نکند و دیوانه وار در تلاش و کوشش باشد و به ندای خیراندیشانه عقل و رهنمود های پیامبران گوش ندهد، چنین فردی واقعاً اسیر و برده است، بنده و مطیع هوای نفس.
هوای نفس شخصیت انسانی و گوهر گرانبهای عقلش را مغلوب و در بند انداخته است و برای آزادی او جز تقوا راه دیگری وجود ندارد. پس تقوا محدودیت نمی آورد، بلکه به انسان آزادی می بخشد.
1. نهج البلاغه ، خطبه 230.
2. نهج البلاغه / باب المختار من الحکم ، 371.
3. نهج البلاغه ، خطبه 193.
4. سوره جاثیه ، آیه 23.